با سلام خدمت همراهان همیشگی استودیو بومرنگ  
به دلیل مشغله های کاری فراوان ،مدتی بود که موفق نشده بودیم مطالب آموزشی رو در سایت قرار بدیم. امیدوارم پوزش مارو به خاطر این اتفاق پذیرا باشید .
از امروز مطالب آموزشی مطابق روال قبل در سایت و کانال قرار داده خواهد شد . امیدوارم استفاده کافی رو از این مطالب ببرید و با نظرات ارزشمندتون در سایت استودیو بومرنگ مارو در ارائه مطالب به روز تر یاری نمایید

این ویدئو بر اساس 12 اصل انیمیت کردن ساخته شده که  ” توماس فرانک” و ” اولی جانستن ” به اون پرداخته اند.

اصل سوم انیمیشن “استقرار” نامیده میشه. استقرار، در واقع ارائه مفهومیه که به نحوی کامل و بدون خطا واضحه!

و این یک اصل گسترده است چون حوزه های مختلفی از انیمیشن رو از قبیل حرکت، زمان بندی، زاویه دوربین و موقعیت اون و چیدمان در بر می گیره.

بنابراین وقتی که در حال انیمیت کردن هستید در واقع می خواید که کنترل کاملی بر روی اون نقطه ای که مخاطب داره به اون نگاه می کنه داشته باشید و دارید خیلییی اساسی بیان می کنید که:  به این نگاه کن!

حالا به این نگاه کن!

و به این یکی!

این کنترل از طریق “استقرار” به دست میاد . تمام المان های تصویر با هم همکاری می کنن تا چشم های مخاطب رو،  بر روی صفحه به گردش در بیارن.

این یه نمونه از نحوه استقرار بده !?

انگار کاراکترها دارن برای دیده شدن رقابت می کنن و مخاطب نمی دونه که به کدوم نگاه کنه.

دوربین می تونه خیلی کارا با این انجام بده. مهمه که بدونید چه زمانی باید کلوز آپ بگیرید و چه زمانی تصویر رو باز کنید.

تصویر باز، برای حرکت های بزرگ مناسبه در حالی که تصویر کلوز آپ برای بیان حالت چهره خوبه.

حرکات اصلی رو در گوشه تصویر نگه ندارید.  اونها باید یا در وسط تصویر باشن و یا  در یک سوم اون. اگر کاراکتر رو به یک سمت داره، باید فضای خالی بیشتر در همون سمت باشه

مگر اینکه کسی پشت سرش باشه که دیگه اون کاراکتر،  کاراکتر اصلی تصویر شما نیست.

حرکت اصلی تصویر باید خیلی ساده و واضح باشه. می تونید در گوشه و کنار تصویر المان های دیگه ای داشته باشید اما این، توجه رو از نکته اصلی دور می کنه.

این کار می بایست زمان بندی مناسب هم داشته باشه. اجازه بدید به جای اینکه هر دو حرکت همزمان باشن، اول یه حرکت تموم بشه و سپس حرکت بعد آغاز بشه.

بعضی وقت ها نیاز دارید که یک مکث به انیمیشن تون بدید چون قراره اتفاقی بیافته که بیننده نیاز داره اون رو قبل از اینکه حرکت بکنه ، در ذهن تحلیل بکنه.

گاهی وقتها اگر نوشته ای در تصویر دارید باید به اندازه ای اون رو  نگه دارید که بشه اون رو سه بار با صدای بلند خوند.

اما موضوع، تنها کنترل کردن نگاه بیننده نیست بلکه می بایست در انتقال مفاهیم هم دقت داشت مثلا اگر کاراکتر غمگینه، شما می خواهید که مخاطب این رو متوجه بشه و حس کنه. اگه قراره خونه ای بسیار فقیرانه و خراب باشه، همه تلاش تون رو بکنید که مخاطب این رو متوجه بشه و اشیائی رو که از این هدف دور هستند حذف کنید.

بیایید در این تصویر “استقرار” رو پیاده کنیم. این فرد چاق داره پیتزا می خوره. مفهومی که ما می خوایم منتقل کنیم اینه که اون یه آدم وحشتناک پر خوره. پس بیاید چیدمان صحنه رو بیشتر کنیم. پیتزای بیشتری بهش بدیم، یک عالمه جعبه پیتزا پشتش بذاریم و لکه هایی روی پیراهنش قرار بدیم. دوربین رو هم پایین قرار بدیم تا بزرگتر به نظر بیاد و حرکاتش رو هم تغییراتی بدیم جوری که انگار وزنش در راه خوردنش مانع ایجاد می کنه و حتی نمی تونه بدون اینکه بیافته نوشابه رو برداره.

حالا بیاین مطمئن شیم که زمان بندی مون درسته. اول  متوجه نوشابه میشه و بعد دستش رو به سمتش دراز می کنه. حالا مفهومی که می خوایم منتقل کنیم بسیار واضحه.

خب این همه چیزی بود که باید در مورد “استقرار” می گفتم. اصل بعدی ” مستقیم ”   و   ”  حالت به حالت” نامیده میشه.

از اینکه با ما بودید سپاسگزارم.

تو ویدئوی بعدی می بینمتون!

  • مترجم: معصومه رفیعی
  • گوینده: آرش جوان
  • صداگذاری و تدوین: رضا رفیعی